کد مطلب:152282 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:194

شفای چشم شریف مکه با تربت امام حسین
یكی از اساتید بزرگوار از مرجع فقید شیعه، علامه بزرگوار، حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی قدس سره این قضیه را نقل كرده است:

شریف مكه - كه از سادات حسنی بود و مذهب اهل سنت داشت - در زمان ناصرالدین شاه قاجار به ایران سفر كرد. او مهمان امیر كبیر شد و امیركبیر به احترام او جمعی از علما و بزرگان را دعوت كرد. هنگام صرف غذا، امیر كبیر شریف مكه را به حاضر شدن بر سر سفره دعوت كرد، اما شریف عذر خواست و گفت: در میان عرب مرسوم است كه اگر مهمان از میزبان خواهشی داشته باشد از صرف غذا امتناع می كند، تا اینكه میزبان برآوردن خواهش او را به عهده بگیرد! اكنون من از شما خواهشی دارم...

امیركبیر پرسید: چه خواهشی دارید؟ شریف گفت: از شما آشپزی می خواهم كه


بتواند برایم چنین غذاهایی تهیه كند!

امیركبیر خواهش او را به عهده گرفت و پس از صرف غذا به خانمی كه برای او آشپزی می كرد، این قضیه را اطلاع داد. وی بسیار متأثر شد و گفت: من شیعه هستم و چگونه می توانم در میان اهل سنت زندگی كنم؟! ولی كار از كار گذشته بود و بالاخره شریف او را با خود به حجاز برد.

پس از مدتی شریف مكه به چشم درد شدیدی مبتلا شد و پزشكان از معالجه او ناتوان شدند. شریف به دعا و توسل روی آورد اما سودی نبخشید و بالاخره نابینا شد. در این هنگام به خاطرش رسید كه از آشپز ایرانی نیز درباره ی مداوای چشمش سؤال كند. وقتی قضیه را با او در میان گذاشت، آشپز مقداری تربت امام حسین علیه السلام بر دیدگان شریف مالید و پس از آن، شریف بینایی خود را باز یافت!

شریف پرسید: آیا تو جادوگری كردی؟!

آشپز گفت: به خدا پناه می برم.

شریف پرسید: پس چه چیزی بود؟

آشپز گفت: از این مطلب بگذر! (لازم نیست بدانی)

شریف در دانستن این راز اصرار زیادی كرد و آن بانوی شیعه ی ایرانی گفت: به من قول بده كه در امان هستم، تا حقیقت مطلب را بگویم.

شریف گفت: تو در امان هستی و هرگز از جانب من آزاری به تو نخواهد رسید.

آشپز گفت: ما شیعیان هنگامی كه خود را مضطر و ناچار ببینیم، به تربت امام حسین علیه السلام استشفا می كنیم. و این هم تربت آن بزرگوار، از زمین كربلا بود.

شریف پس از این قضیه، مذهب تشیع را اختیار كرد و به نزدیكان خویش خبر داد


و از آنها درخواست كرد كه به مذهب شیعه درآیند. [1] .


[1] خاك بهشت ص 109.